جدول جو
جدول جو

معنی په شست - جستجوی لغت در جدول جو

په شست
سوراخ زیرین نی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آنچه از مواد موجود در آب در ته رودها یا دریاچه ها یا دریاها فرونشیند، رسوب، طبقه ای از زمین که در نتیجۀ رسوب مواد موجود در آب دریاها تشکیل شده است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پی خست
تصویر پی خست
پی خسته، پای خست، پایمال شده، لگدکوب شده، خسته، درمانده، ناتوان، عاجز
فرهنگ فارسی عمید
(پِ سِ)
په سستاس (سوماتوفیلاکس). نام مردی مقدونی از یاران اسکندر و کسی که در جنگ مالیان اسکندر را نجات داد. وی آنجا نخست کسی بود که اسکندر را با سپر پوشید. پس از مرگ اسکندر در تقسیم ثانوی ولایات، پارس بالاخص نصیب این مرد گردید. (ایران باستان ج 2 ص 1357، 1825، 1827، 1875، 1884، 1885، 1893 و ج 3 ص 1993، 2008 تا 2010، 2013، 2014، 2016، 2020 و 2030)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پا بست
تصویر پا بست
پای بند، مقید، دلباخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
بنهایت وزیاده از حد به سختی
فرهنگ لغت هوشیار
رسوب مواد موجود در آبها، ماده ای که در آب رودها و مردابها و دریاچه ها و دریاهاراسب میشود، طبقه ای از زمین که نتیجه رسوب مواد محلول یا مخلوط در آب دریاها و رودها است، آنچه ته نشین شود
فرهنگ لغت هوشیار
هرگز، مبادا، حاشا، معاذالله، پرگس، (بهمت چون فلک عالی بصورت همچو مه رخشا فلک چون او بود ک پر گست، مه چون او (قطران) یا پر گست باد، دور باد، (سخنها که گفتی تو پر گست باد، دل و جان از آن بد کنش پست باد خ) (فردوسی)
فرهنگ لغت هوشیار
ذخیره اندوخته پس افکندن پس انداز پس او گند، آنچه از اقساط بدهی و قرضی در موعد خود پرداخت نشده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ته نشست
تصویر ته نشست
((تَ نِ شَ))
رسوب کردن مواد موجود در آب ها، ماده ای که در آب رودها و مرداب ها و دریاها رسوب می شود، طبقه ای از زمین که نتیجه رسوب مواد محلول یا مخلوط در آب دریاها و رودهاست، آن چه ته نشین می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از به دست
تصویر به دست
توسط
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ته نشست
تصویر ته نشست
رسوب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
Acutely, Deeply, Direly, Harshly, Sorely, Strongly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
de façon aiguë, profondément, gravement, sévèrement, cruellement, fortement, hautement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پیوسته، مدام
فرهنگ گویش مازندرانی
کنار، بغل، همسایگی، کتف
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
secara tajam, dengan dalam, sangat parah, dengan keras, dengan sangat, dengan kuat, sangat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
তীব্রভাবে , গভীরভাবে , চরমভাবে , কঠোরভাবে , শক্তভাবে , অত্যন্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
kwa makali, kwa undani, kwa uzito, kwa ukali, kwa uchungu, kwa nguvu, sana
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
şiddetle, derinlemesine, son derece, sert bir şekilde, güçlü bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
예리하게 , 깊게 , 심하게 , 엄격하게 , 강하게 , 매우
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
鋭く , 深く , ひどく , 厳しく , 激しく , 強く , 非常に
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
באופן חמור , באופן עמוק , בחומרה , בצורה קשה , בצורה חזקה , בצורה רבה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
तीव्र रूप से , गहरे रूप से , अत्यधिक , कड़ा तरीके से , बुरी तरह , जोरदार तरीके से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
гостро , глибоко , вкрай , суворо , сильно , високо
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
อย่างคม , อย่างลึกซึ้ง , อย่างรุนแรง , อย่างเข้มงวด , อย่างแรง , อย่างมาก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
acuut, diep, ernstig, streng, hevig, sterk, hoog
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
agudamente, profundamente, gravemente, de manera severa, enormemente, fuertemente, altamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
acutamente, profondamente, gravemente, severamente, aspramente, fortemente, altamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
agudamente, profundamente, gravemente, severamente, fortemente, altamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
尖锐地 , 深深地 , 严重地 , 严厉地 , 极其 , 强烈地 , 非常
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
ostro, głęboko, skrajnie, surowo, boleśnie, mocno, wysoko
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
akut, tief, ernsthaft, scharf, schmerzlich, stark, hoch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
остро , глубоко , крайне , строго , сильно , высоко
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از به شدت
تصویر به شدت
شدت سے , گہرائی سے , شدید طور پر , سختی سے
دیکشنری فارسی به اردو